
شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند.....
فرشته پری به شاعر داد و شاعر،شعری به فرشته...
شاعر پر فرشته را لای دفترش گذاشت و شعرهایش بوی آسمان گرفت....
فرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت...
خدا گفت:دیگر تمام شد....
دیگر زندگی برای هر دو دشوار می شود....
زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود زمین برایش کوچک است.....
و فرشته ای که مزه عشق را بچشد،آسمان برایش کوچک .....
ادامه مطلب |